دلم هوای تو دارد سرم هوای ضریح
خدا کند که بمیرم شبی به پای ضریح
هنوز مانده اثرهای بوسه ای که زدم
برای دفعه ی اول به جای جای ضریح
همیشه حسرت دیرينه ای میان دلم
که کاش زندگیم را دهم برای ضریح
رواق و گنبد و صحنت به جای خود اما
نفس نفس زدنم شد فقط برای ضریح
حریم و صحن و سرای تو برتر از عرش است
حریم و صحن و سرایت، فقط سوای ضریح
ضریح تو به خدا عرش کبریای خداست
تمام بود و نبودم شود فدای ضریح
نوشت روی ضریحت گدا به خطی از عشق
دلم هوای تو دارد سرم هوای ضریح